بدون عنوان
سلام تازگیافریماشیشه شیرشو خودش میگیره دستش پاهاشو نگا گذاشته روی هم ومیخوره گذاشتمت روی مبل تنها بشینی وبه عشق سیم شارژر گوشی نشستی ووقتی ازدستت گرفتم افتادی وشروع کردی دستت روخوردن اینجام آبجی فاطمه زهرا گرفتت که جدیداخیلی عاقلترشده وخیلی هم دوست داره یه نوع فرزند آزاری از طرف بابایی ...
نویسنده :
عمه ومامانی
13:58
عزیزای من
این روزافریما خودشو بیشتر نشون میده بازیگوشی میکنه خلاصه خودشو خیلی عزیز کرده وتوی دل همه جاشده وتازگیامیتونه توی دستش یه چیزی بگیره وقتی خوابه اینقده عزیزومظلومه که دلت میخواد زودبیدارش کنی ولی درعوض فاطمه زهراخیلی بدعنق وحسودشده فکرمیکنه که دیگه کسی بهش توجه نمیکنه دوسش نداریم مدام گریه میکنه حتی لباساشون روهم مثل هم ویک رنگ دوختم یه جورایی مامان دوز ،دخترنازم توهرچی که بزرگتربشی من وباباشهاب عاشقتیم ودوست داریم ...
نویسنده :
عمه ومامانی
22:29